عید است...

ساخت وبلاگ

بعد از اینکه تازه یادم افتاد، باید رگام بزنم....راهی بیمارستان شدیم...

فرقانی رفتیم و خلوت بود...

یک نکته خیلی خیلی منفی...آنجا این است که دکتر مرد، برای گذراندن طرح آنجا در اتاق اورژانس گذاشته اند.

والا بیمارستان خوبی هست.

یک زن دارد می زاید و می رود آنجا روی تخت فقط یک پرده مسخره جدا کننده هست.

معاینه و مشکلات زنان....

بعد هم آخ و واخ....

خلاصه که خیلی اذیت کننده است....اصلی ترین بیمارستان زنان دولتی قم که این طور است.

بعد از حدود سه ساعت معطلی وارد سیستم کرد و رفتم تا بخریم.

حدودا سه چهار تا داروخانه رفتیم و نداشت...

تا اخری... گرفتم و رفتم فوری زدم.

در آن میان گفتم...عید است دیگر... باید به شیرینی بگذرد.

شیرینی زبان خریدیم و یک جعبه سیب.

کلی خوشحال شدند.

خیلی دارم تلاش می کنم که قوی باشم.

ناراحتی ام باشد وقت های تنهایی ام....

خودم و خودش....

روز همه پدران و همسران و آقایان مبارک باشد انشالله

خدا قوت مردان پرتلاش سرزمینم....

مگر میشود؟!.........
ما را در سایت مگر میشود؟!...... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tast-good بازدید : 28 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1402 ساعت: 2:43