معجزه می کند صبوری!

ساخت وبلاگ

نزدیک ظهر که می شود می روم روی مبل های کنار پنجره جنوبی، لیوان چایم را جرعه جرعه می نوشم و به گلدان یاسی زیبایم نگاه می کنم،که در زیر نور خورشید انگار می رقصد و دلبری می کند!

با خودم فکر می کنم اگر چه زمان بسیاری صرف کردم تا آفت هایش از بین بروند و دانه دانه برگ های خشک و زردش را بریدم؛ اما اکنون که گلدانش را عوض کرده و کمی روزها برایش درد و دل می کنم .

, دلم برای دیدنش غنج می رود. برای تک تک برگ های ریز و سبزی که در آورده است. 

تمام آن زحمت ها می ارزید به دیدن غنچه های کوچک سپید رنگش!  

انگار همیشه صبر کردن ها،یک جایی خودشان را نشان می دهند. شاید کمی هم دیر شود و ته مانده امیدت زرد شود.

اما بالاخره می بینی که صبر چیز غریبی است. لحظه هایی که حتی با خودت فکر می کردی تمامش کنی!ولی گفتی بگذار کمی دیگر،شاید درست شد.

امروز خدا را شکر کردم که در همه روزهای سخت کمکم کرد که صبوری کنم!

 

مگر میشود؟!.........
ما را در سایت مگر میشود؟!...... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tast-good بازدید : 106 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 5:20