همسایه بازی ممنوع!!

ساخت وبلاگ
همه دنبال یه چیزی می گردند که آرامشان کند!

انگار همه یک جورایی دل تنگ و خسته اند!

با اینکه در این خانه جدید همسایه ها کاری به کار هم ندارند، باز هم این باعث نشد که حالم بهتر شود!. 

منظورم نوع بد قضیه نیست!. اصل این است که آدم از حال همسایه خبر داشته باشد، نه اینکه آنقدر

همسایه ها همه زندگی مان را پر کنند که از حال خودمان هم خبر نداشته باشیم.

وقتی که خانه قبلی بودیم جو همسایه بازی واقعا داشت حالم را به هم می زد!!.

هر کار می کردم: مثلا غذا می پختم، خرید می رفتم، مهمان می آمد و....با تمام جزئیات خبر داشتند!!. 

این اواخر که واقعا داشتم افسردگی می گرفتم!. صبح بیدار نشده بودم یکی در می زد!. 

حالا باید توضیح می دادم چرا خوابم!.

اصلا آنقدر بدم می آید، آدم حریم هایش شکسته شود. این خودش مصداق همسایه آزاری است.

گاهی با بد اخلاقی می شود یکی را آزار داد، گاهی با صمیمیت زیاد!!.

یکبار شب اصلا نخوابیده بودم.چند ساعتی بعد از نماز به سختی خوابم برده بود. با زحمت توانسته بودم بلند شوم و برای خودم چای و صبحانه آماده کردم.

هنوز چند لحظه نگذشته بود یکی در زد. یکی از همسایه ها بود.

طبیعی بود که آن وقت صبح یکی شان از خواب بیدار شود و بیاید خانه آن یکی!!!

از باب ادب و احترام تعارف کردم آمد و نشست.

نشان به همان نشان که  تا ساعت یک ظهر نشست و حرف زد!!!!!.

آنقدر بی ادب بودند که نمی توانستم بگویم تازه می خواهم صبحانه بخورم!.چون حسابی مسخره ام می کرد. 

خلاصه تا چند روز حالم بد بود.

با خودم گفتم وقاحت هم حدی دارد. کلی کار های کتابم ماند!. برنامه ناهارم به هم خورد!.

تقریبا این روال همیشه بود.

این همسایه بازی هم حدی دارد. یعنی نه تنها برای دیگران حدی قائل نمی شوند به خودشان هم رحم نمی کنند.

این جا که آمدم با خودم قرار گذاشتم اصلا به همسایه ها رو ندهم که آن بلا های خانمان سوز سرم بیاید!!!

 

 

مگر میشود؟!.........
ما را در سایت مگر میشود؟!...... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tast-good بازدید : 189 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 18:58