خوبی یا...

ساخت وبلاگ

بعضی آدم ها انگار معنای خوبی را نمی فهمند....

انگار هر چه قدر هم که بگذاری و برداری و به خیال خام خودت، مهربانی کنی...برایشان مفهومی ندارد...

شاید بعضی ها مادر باشند یا پدر...یا پدر بزرگ یا مادر بزرگ...فرقی ندارد...بعضی ها فقط یک نفر را می بینند...کارهای همان یک نفر برایشان ارزش دارد...از هم او فقط تعریف می کنند...

حتی اگر بقیه بچه ها یا نوه ها همه کار هم بکنند اما انگار نکرده اند، از نظر آنها...

این روحیه خیلی آزار دهنده است...برای مثلا دختر دیگر که با تمام وجودش دوست دارد آنها را، ولی نباشد و نکند انگار بهتر است...

جعبه جعبه سیب و انگور بخرد...اما از نظر آن بزرگ، میوه ها مزه ندارند و بدرد نمیخورند...به همین راحتی...

یک بچه جوجه کباب درست کند و ببرد...ولی گوشتش سفت است و آن دیگری اگر بخرد و بپزد...به به...تا مدت ها خاطره خوشش را برای بقیه بچه ها تعریف می کند...اما آن یکی انگار اصلا این محبت را نکرده...

بقیه تمام خانه را بشویند و بسابند...انگار فضولی کرده اند و کاش

نمی کردند...آن یک دانه اگر جا پیازی را مرتب کند..دستش درد نکند...خیلی زحمت می کشد...

بحثم اصلا حسادت نیست...بحثم این است که تعریف خوبی من ایراد دارد، انگار و شاید باید عوض شوم...

مگر میشود؟!.........
ما را در سایت مگر میشود؟!...... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tast-good بازدید : 31 تاريخ : سه شنبه 25 مهر 1402 ساعت: 15:39